هیچ اگر سایه پذیرد...

هیچ اگر سایه پذیرد...

( خدا را چه دیدی شاید روزی درد هم قیمت پیدا کرد و ما هم ثروتمند شدیم )
هیچ اگر سایه پذیرد...

هیچ اگر سایه پذیرد...

( خدا را چه دیدی شاید روزی درد هم قیمت پیدا کرد و ما هم ثروتمند شدیم )

قطار عشق / تماشا


قطار عشق سوی خدا میرفت
همه سوار شدند
اما وقتی قطار به بهشت رسید جز مخلصین همه پیاده شدند
و فراموش کردند که مقصد خدا بود نه بهشت
روزگارتان اول خدایی بعد بهشتی

رازقی

پرپر شد ،

باغ

در چله نشست .

تو

به خاک افتادی

کمر عشق

شکست

ما

نشستیم و

تماشا کردیم .

بنشین لب جوی و گذر عمر ببین / کاین اشارت ز جهان گذرا ما را بس



باور نمی کنی ؟؟؟

زمان از این هم سریعتر میگذرد ... به همین سادگی.

تا هستیم قدر هم رو بدونیم نکند دیر شود ؟؟؟

و فقط حسرتش ماند و بس.

سلام


لبخند بزن!
برآمدگی گونه هایت توان آن را دارد که امید رفته را بازگرداند
تجربه ثابت کرده است که گاه قوسی کوچک، می تواند معماری بنایی را نجات دهد...

قهوه تلخ



چقدر احمقانه است از یک قهوه ی تلخ انتظار فال شیرین داشتن …

خدایا یا فریاد گلویم را بگیر یا بغض گلویم را …

هر کدام راه دیگری را بسته اند!!!!!

تکرار ...

دیگر تکرار هم تکراری شده

.

.

آهای یکی نیست یه شعر تازه تر بگه...؟


بهتره از همه اینه پنجره رو باز کنم کمی هوای تازه به سرم بخوره...

روزگار


ایـــن روزهـــا هــــوا خیلـــی غبـــار آلــــود اســـت؛
گـــرگ را از ســـگ نمــی تـــوان تشخیـــص داد !
هنگـــامـــی گـــرگ را می شنـــاسیـــم؛
کـــه دریـــده شـــده ایــــم

معشوقه ای دارم
به نام روزگار . . .
این روزها مرا درآغوش خویش
سخت به بازی گرفته است !

زندگی

گله هارابگذار!  ناله هارابس کن!   روزگارگوش ندارد که تو هی شِکوه کنی!  زندگی چشم ندارد که ببیند اخم دلتنگِ تو را...فرصتی نیست که صرف گله وناله شود!  تابجنبیم تمام است تمام!!  مهر دیدی که به برهم زدن چشم گذشت....  یاهمین سال جدید!!   بازکم مانده به عید!!   این شتاب عمراست ...من وتو  باورمان نیست که نیست!!  زندگی گاه به کام است و بس است؛
زندگی گاه به نام است و کم است؛
زندگی گاه به دام است و غم است؛
چه به کام وچه به نام وچه به دام...زندگی معرکه همت ماست...زندگی میگذرد...زندگی گاه به نان است و کفایت بکند؛
زندگی گاه به جان است و جفایت بکند‌؛
زندگی گاه به آن است و رهایت بکند؛
چه به نان و چه به جان و چه به آن...زندگی صحنه بی تابی ماست...زندگی میگذرد...زندگی گاه به راز است و ملامت بدهد؛
زندگی گاه به ساز است و سلامت بدهد؛
زندگی گاه به ناز است و جهانت بدهد؛
چه به راز و چه به سازو چه به ناز...زندگی لحظه بیداری ماست...زندگی میگذرد...

هنوز دیر نشده...




هنوز چشم در راهند...هنوز دیر نشده...شاد کن دلی را

هدیه

حضرت فاطمه زهرا علیها‌السلام فرمودند: در وقتى که بستر خواب را گسترده بودم، رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) بر من وارد شد، فرمود: اى فاطمه! نخواب مگر آن که چهار کار را انجام دهى: قرآن را ختم کنى، پیامبران را شفیعت گردانى، مؤمنین را از خود راضى کنى، و حجّ و عمره اى را به جا آورى.
این را فرمود و شروع به خواندن نماز کرد، صبر کردم تا نمازش تمام شد.
گفتم: یا رسول اللّه! به چهار چیز مرا امر فرمودى در حالى که بر آنها قادر نیستم!
آن حضرت تبسّمى کرد و فرمود:چون قل هو اللّه را سه بار بخوانى مثل این است که قرآن را ختم کرده‌اى.
چون بر من و پیامبران پیش از من صلوات فرستى، شفاعت کنندگان تو در روز قیامت خواهیم بود.
چون براى مؤمنین استغفار کنى، آنان همه از تو راضى خواهند شد.
و چون بگویى: سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اکبرُ، حجّ و عمره‌اى را انجام داده‌اى.

مرد



میتونی بسم الله...

دیده و دل

اینروزها بجای چشمها دلها رو باید شست

قصه عشق


سر بر شانه خدا بگذار تا قصه عشق را چنان زیبا بخواند که نه از دوزخ بترسی و

نه از بهشت به رقص درایی ...


قصه ی عشق انسان بودن ماست ...

اگر کسی احساست را نفهمید مهم نیست

سرت را بالا بگیر و لبخند بزن

فهمیدن احساس

کار هر کسی نیست

باز کن پنجره را...2


از جایم بلند شدم ...



پنجره را باز کردم ...


و دیدم زندگی هم ...


هر از گاهی زیباست ...


شنیدم که کلاغ دیوارنشین حیاط ...


چه صدای قشنگی دارد ...


فهمیدم که ...


بیهوده به جنون مجنون می خندیدم ...


فهمیدم که عشق ...


آسمان روشنی دارد …


شکست...فروختم...نخریدن

کهنه فروش تو کوچمون داد میزد   چراغ کهنه می خریم  وسایل شکسته میخریم سرمو از پنجره بیرون بردم   بی اختیار داد زدم قلب شکسته هم می خری..؟   گفت اگه ارزش داشت که نمی شکستنش....

باز کن پنجره را...


باز کن پنجره را

و به مهتاب بگو

صفحه ذهن کبوتر آبی است

خواب گل مهتابی است
ای نهایت در تو، ابدیت در تو

ای همیشه با من، تا همیشه بودن

باز کن چشمت را تا که گل باز شود

قصه زندگی آغاز شود