هیچ اگر سایه پذیرد...

هیچ اگر سایه پذیرد...

( خدا را چه دیدی شاید روزی درد هم قیمت پیدا کرد و ما هم ثروتمند شدیم )
هیچ اگر سایه پذیرد...

هیچ اگر سایه پذیرد...

( خدا را چه دیدی شاید روزی درد هم قیمت پیدا کرد و ما هم ثروتمند شدیم )

باز کن پنجره را...2


از جایم بلند شدم ...



پنجره را باز کردم ...


و دیدم زندگی هم ...


هر از گاهی زیباست ...


شنیدم که کلاغ دیوارنشین حیاط ...


چه صدای قشنگی دارد ...


فهمیدم که ...


بیهوده به جنون مجنون می خندیدم ...


فهمیدم که عشق ...


آسمان روشنی دارد …


شکست...فروختم...نخریدن

کهنه فروش تو کوچمون داد میزد   چراغ کهنه می خریم  وسایل شکسته میخریم سرمو از پنجره بیرون بردم   بی اختیار داد زدم قلب شکسته هم می خری..؟   گفت اگه ارزش داشت که نمی شکستنش....